“برنده شدن در زندگی” برای هر یک از ما معانی مختلفی دارد – در کار، شغل، روابط و محافل اجتماعی. وقتی فکر می کنیم در زندگی خود پیروز هستیم، چه شکلی به نظر می رسد یا چه حسی دارد؟ بنابراین “برنده شدن در زندگی” برای شما چه معنایی دارد؟ آیا به اشتراک گذاشتن هدایا، استعدادهای منحصر به فرد و درخشش آن چیزی است که شما باید ارائه دهید؟ چه دارایی هایی را جزو نعمت های خود می شمارید؟ چگونه میتوانیم در کسبوکار، محل کار، خانوادههایمان ظاهر شویم که به ما امکان میدهد در زندگی خود موفق تلقی شویم و دیگران چگونه به ما نگاه میکنند؟
بیایید به زمانی که تصمیمهایمان را گرفتهایم فکر کنیم و با خودمان بررسی کنیم تا ببینیم چه «دستاوردی» به دست آوردهایم. چه اهدافی را تعیین کردهایم که در مسیر رسیدن به آن هستیم یا ممکن است به آن دست یافته باشیم؟ ما اغلب اهدافی را که به آنها نرسیده ایم یا به آنها نرسیده ایم به یاد می آوریم. این طبیعت انسان است که این کار را انجام دهد. اگر تصمیمی نگرفتهایم یا هدفی تعیین نکردهایم، نیتمان چیست؟
چه میشود اگر افکارمان را به اهدافی که به آنها دست یافتهایم، کارهایی را که برای انجام آن در نظر گرفتهایم معطوف کنیم و در واقع آن «چیز» را در نهایت محقق کنیم! آیا آن 10 پوند را کم کردیم؟ جستجوی شغل شما چگونه بود… آیا اکنون به شغل رویایی خود مشغول هستید؟ خانه جدیدی که می خواستید… آیا در راه تحقق آن هستید؟ لیست می تواند ادامه پیدا کند. اما من مطمئن هستم که اگر امروز فقط 5 دقیقه وقت بگذاریم و به آنچه که انجام داده ایم، رویاهایی که به آنها رسیده ایم یا اهدافی که به عنوان اهدافی برای خواسته های آینده در نظر گرفته ایم نگاه کنیم، ممکن است متوجه شویم که نه تنها گامهای بزرگی برای رسیدن به این اهداف برداشتیم، بلکه در واقع به بسیاری موارد دیگر نیز پی بردهایم که حتی روی آنها حساب نمیکردیم. WOW – هنگام نوشتن این لیست – آیا از دیدن اینکه چقدر اتفاق افتاده شگفت زده می شوید؟
شاید بعضی چیزها دقیقاً آنطور که شما برنامه ریزی کرده اید پیش نیامده است. می فهمم که… زندگی همین است و گاهی اوقات ما ناامیدی داریم. ممکن است آن «شغل نه دقیقاً جدید» شما را به آن دوستی یا رابطه جدید سوق دهد. شاید نگرفتن این افزایش دستمزد شما را ترغیب کرده است که به دنبال آن حرفه جدید باشید یا حتی، شاید، کسب و کار خود را راه اندازی کنید. این یک موضوع انتخابی است که ما به آنچه در زندگیمان روی میدهد چگونه نگاه میکنیم – یا این یک “برد/برد” است، زیرا درسی را در آن مییابیم، یا آن را به عنوان یک ضرر – کمبود – چیزی میبینیم که خارج از کنترل ما رخ داده است. بنابراین بد است و اکنون ما کم می مانیم و احساس می کنیم “برنده نیستیم”. ما به نتیجه ای که می خواستیم نرسیدیم و آنقدر به نتیجه “خاص” وابسته بودیم که در این شرایط نمی توانستیم درسی را ببینیم که اگر فرصت را می دیدیم می توانست دری تازه به روی ما باز کند.
این چیزی است که من مطمئناً می دانم – اینکه وقتی روی نقاط قوت خود تمرکز می کنیم، آنها را بیشتر می کنیم. وقتی به دنبال فرصت می گردیم، آنها را بیشتر می بینیم. مثل این است که وقتی در جاده رانندگی می کنید، به ما می گویند “چشممان را به جاده نگاه داریم” زیرا می خواهیم ماشین به آنجا برود. اگر حواسمان پرت شود و سرمان را پایین بیاوریم تا تلفنمان را چک کنیم یا توجهمان را به نرده محافظ معطوف کنیم، ماشین به سمت دیگری منحرف می شود. اگر بخواهیم با یک چشم به آینه عقب رانندگی کنیم و چشم دیگر به جلو نگاه کنیم، نتیجه خوب نیست. این همان چیزی است که در زندگی ما اتفاق می افتد وقتی که به ضررهایمان به جای دستاوردهایمان نگاه می کنیم – ما “برنده ها” و مسیری را که زندگی مان ارائه می دهد از دست می دهیم. مثل رانندگی با یک پا روی پدال گاز و پای دیگر در هنگام استراحت است – گیر می کنید.
بنابراین اگر خیلی مایل هستید که نگاهی به گذشته داشته باشید و همه چیزهایی را که به راه انداختهایم تصدیق کنید، این به ما امکان میدهد تا حرکت خود را به جلو حفظ کنیم، زیرا میدانیم که خیلی چیزهای بیشتری در پیش داریم و همه میتوانیم یکدیگر را به شکلی ببینیم. “برنده ها” هر روز اگر برای شناخت موفقیت های خود وقت بگذاریم.
این یک واقعیت ساده به نظر می رسد، اما زمانی که در زندگی ما اعمال شود چندان ساده نیست.